زیباترین افسانه ها طنز

افسانه های طنز

زیبا ترین افسانه ها

افسانه های طنز

حمیدرضا خزاعی

طرح روی جلد مربوط به چاپ اول افسانه های طنز است

افسانه های طنز

 

طنز همراه است با خنده، خنده ای که می تواند یک لبخند یا قاه قاهی ازته دل باشد، قاه قاهی که اشک را جاری خواهد کرد. مثل اشک شوق و این فرق دارد با اندوه و زاری و نقطه ی مقابل هم هستند و من مانده ام که تلخک از کجا می آید. می دانم که از ترکیب ( تلخ +ک) است آیا از تلخ که نقطه ی مقابل شیرینی ست می آید یاریشه ی دیگری دارد. باید توجه داشت که در گویش خراسان «تلخ» دیگری داریم که به معنی آبگیر است. محلی برای جمع آوری آب چشمه یا کاریزی با دبی کم. در گویش محلی خراسان به استخر نیز استلخ گفته می شود. به گُمان من تلخ موجود در تلخک باید از ریشه همین تلخ به معنی آبگیر باشد. محلی که می تواند آب با دبی کم را تبدیل به آبی با دبی بالا کند. و طنز نیز همین کار را می­ کند، پیامی که در این قالب طنز طرح می شود توانایی پیام راچندین برابر افزایش می دهد.

دراین مجموعه 25 افسانه در کنار هم قرار گرفته اند:

1-    هوشیار ودیوانه    2- سه کور    3- یک بار جستی ملخک    4-نیم نخودک    5- آدم نافهم و بخت بیدار    6- پستُم نورَک    7- پلنگ و روباه    8- پیرمو، پیرمو    9- تنبل شاه عباس    10- حکیم دوغی    11- دل و جگر    12- روباه و کلاغ    13- سبز پنبه خور    14- سه دزد    15- بهانه گیر    16- غول مدنگ و غول مزنگ    17- غرغروک    18- کوسه ممد    19- گربه از دماغ پلنگ افتاده    20- گرگ و روباه    21- مکر مرد و مکر زن    22- نی قلیون    23- نیم نخودی    24- زیارت   25- نیم من دنبه

 

سه‌ دزد

 

يكي‌ بود، يكي‌ نبود، غير از خدا هيچ‌كس‌ نبود. زمستان بود، بنده‌ي‌ خدايي‌ پولش تمام شده بود. خرش‌ را از طويله‌ بيرون آورد. طنابي‌ به‌ گردن‌ بزش‌ بست‌. سرطناب‌ را هم‌ به‌ رانكي‌ خربست. سوار خر شد، پوستين‌ را به‌ سرش‌ كشيد و راست‌ چهارشنبه‌ بازار كه بزش را بفروشد. خر از جلو، بز از پشت‌ سر. اي‌ دراي‌ گردن ‌بز هم‌ زرنگ‌ زرنگ‌ صدا مي‌كرد. در راه كه مي‌رفت، سه‌تا دزد او را ديدند، به هم نشانش دادند و با هم قول و قرار كردند. اولي‌ گفت‌: « بز از من »
دومي‌ گفت‌: « خر از من » سومي‌ گفت‌: « لباساي‌ تنش‌ از من »
صاحب‌ مال، پوستين‌ را به‌ سرش‌ كشيده‌ بود و بي‌خبر از همه‌جا، دراي‌ گردن بز همين‌ جور زرنگ‌ زرنگ‌ صدا مي‌كرد. دزد اولي‌ بي‌صدا خودش را به بز رساند، دراي‌ را از گردن‌ بز باز كرد و به‌ دُم‌ خر بست، بز را برداشت‌ و رفت. يكي دو كوچه پايين‌تر، دزد دوم‌ جلو آمد و سلام‌ كرد: « عمو، مردم‌ دراي‌ را به‌ گردن‌ خر مي‌بندند، تو به‌ دمب‌ خرت‌ بسته‌اي؟ »
بنده‌ي خدا سرش را از زير پوستين بيرون آورد و نگاه‌ كرد، ديد‌ بله‌ دراي‌ به‌ دم‌ خرش‌ بسته‌ شده ‌و از بز خبري نيست: « به‌ گردن‌ بز بود، پس بز كجا رفت؟ » « بز؟ چه‌جور بزي بود؟ »« به اين جور و اين جور. »« اي داد و بي‌داد، هم‌ الان‌ يك‌ نفر داشت‌ همچين بزي با خودش مي‌برد. » « از كدوم‌ طرف‌؟ » « از اين‌ طرف‌. »
بنده‌ي خدا، خر را به‌ دزد سپرد و به‌ دنبال‌ بز به‌ كوچه‌اي‌ كه‌ نشان‌ داده‌ بود دويد. دزد هم‌ خر را برداشت‌ و رفت‌.
بنده‌ي‌ خدا دست خالي برگشت و ديد كه‌ خر را هم‌ برده‌اند. پيش‌ آفتابي‌ بود، همان‌جا غمناك‌ نشست. دزد سوم‌ جلو آمد: « ناراحتي‌ عمو؟ »« دست‌ از دلم‌ بردار كه‌ هم‌ بزم‌ را بردند و هم‌ خرم‌ را. حالا نمي‌دانم با چه رويي به خانه برگردم. »
« خدا نكند آدم بد بياورد، يك‌ انگشتري‌ داشتم. نگينش‌ دانه‌ي‌ الماس بود‌. به همين‌ پشته‌ي‌ كاريز رفتم‌ كه آب بخورم‌. افتاد‌ به‌ ميان‌ آب. بيا برو پيدايش كن‌ نصف از تو، نصف از من‌. »
« خودت براي چي نمي‌روي؟ »
« از آب مي‌ترسم. هوا هم سرد است، مي‌ترسم سرما بخورم. بيا و آقايي كن. »
آقا ‌ لباس‌ها را بيرون آورد، به ته‌ يك‌ زير شلواري‌ و يك‌ پيراهن‌.  رفت‌ به‌ ميان‌ آب‌. پال‌ پال‌ مي‌كرد كه‌ انگشتر را پيدا كند. از وقت دزد لباس‌ها را برداشت ‌و رفت‌. « نيست‌، چه‌ كار كنم؟ »
ديد از بالا صدايي نمي‌آيد، پنداشت صدا به بالا نمي‌رسد، صدايش را بلندتر كرد. هرچه صدا زد، كسي جواب نداد. بالا آمد كه‌ لباس‌هايش‌ را هم برده‌اند. يك‌ زيرشلواري‌ به‌ پا، يك‌ پيراهن‌ به‌ تن، دويد راست‌ خانه‌.‌ همين جور كه مي‌دويد، چوبش را‌ هم‌ به‌ دور سرش‌مي‌چرخاند. رسيد به‌ در خانه‌. همين‌جور فروفر  چوب‌ را تاب‌ مي‌داد. در را باز كردند « بابا سگا در را ببنديد. »‌
رفت‌ به‌ خانه‌ و همين‌ جور چوب‌ را تاب‌ مي‌داد. زن‌هايش‌ آمدند كه‌ « چيه‌؟ چه‌ خبره‌؟ » گفت‌: « بز را دزيدن، خر را دزديدن‌، لباساي‌ تنم‌ را دزديدن، چوب‌ را تاب مي‌دهم‌ كه‌ خودم‌ را ندزدن‌. »

                                  گوينده ‌: خدابيامرز سيد غلام‌حسين‌ حسيني‌
                                             سن : 75 ساله‌
                                             روستاي‌ بار - نيشابور

 

دی ان ان فارسی , مرجع دات نت نیوک فارسی
دی ان ان